ماهواره ها (شبکه های ماهواره ای)
به دلیل نبود آمار دقیق و روشن، نمی توان حجم استفاده از شبکه های ماهواره ای را در ایران تعیین کرد ولیکن با عنایت به شواهد و قرائن موجود می توان حدس زد که میزان بهره برداری از این شبکه ها در سال های اخیر افزایش محسوسی داشته است.
به لحاظ فنی در 159 مدار تلویزیونی در کل جهان، 203 ماهواره تلویزیونی فعال است که از این تعداد در 80 مدار قالب دریافت در ایران، یکصد ماهواره تلویزیونی-یعنی نیمی از ماهواره های جهان-قرار دارد. این تعداد ماهواره ها، امکان تماشای حدود 18000 شبکه تلویزیونی را در ایران فراهم می آورد.
با رسیورها و دیش های معمولی می توان تا نزدیک 2000 کانال ماهواره ای را در ایران با کیفیت بالا دریافت کرد. شبکه هایی که اکثر قریب به اتفاق برنامه های آنها با سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی در تضادند و اثرات مخرب روحی و روانی بر مخاطبین ایرانی می گذارند و یکی از مهمترین تاکتیک های غرب در جنگ نرم علیه ارزش های اسلامی و ایرانی است.
در بین شبکه های ماهواره ای که به سهولت در ایران قابل دریافت است، بیش از 380 کانال خاص موسیقی وجود دارد که شبانه روز در حال پخش موسیقی، کلیپ، رقص، آهنگ های درخواستی و کنسرت هستند. عموم این برنامه ها آکنده از حرکات ضداخلاقی و اروتیکال است. در حالیکه بر این شبکه های اختصاص موزیکال، حدود 1200 شبکه هم در خلال برنامه های خود کلیپ ها و شوهای موزیکال پخش می کنند.
در حوزه کودک و نوجوان بیش از 250 کانال ماهواره ای قابل دریافت در ایران است ضمن آنکه بخش مهمی از برنامه های کانال های عمومی نیز به بخش برنامه های کودک و نوجوان اختصاص دارد. این شبکه ها علاوه بر پخش کارتون هایی که عموماً در تضاد با مبانی اخلاقی ماست، به فرهنگ سازی ارزش های لیبرالی و امانیستی غرب در ذهنیت اطفال ایرانی می کند و آنان را شیفته زندگی آمریکایی و غربی می نماید. در حوزه مصرف زدگی و فرهنگ سازی پوشش و مد، حدود 80 شبکه وجود دارد که اختصاص به نمایش مد ولباس دارد، لباس هایی که رسماً تبلیغ فرهنگ عریانی است.
این شبکه ها، حتی تحت عنوان «میس بیکینی» به تبلیغ لباس زیر مردانه و زنانه می پردازند. بایستی بدانیم که تبلیغ پوشش غربی صرفاً به این کانال ها منتهی نمی شود و سایر شبکه های ماهواره ای نیز در متن برنامه های خویش بدان اقدام می ورزند.
در کنار کانال های ماهواره ای فوق، حجم شبکه های اروتیک قابل توجه است. به روی ماهواره های قابل دریافت در ایران 235 کانال اروتیک و 81 کانال پورنو وجود دارد. ضمن اینکه برخی شبکه های عمومی نیز در ساعاتی از شب نیز تبدیل به کانال های پورنو گرافی می شوند.
مروری بر موارد فوق که به اجمال اشاره شد نشان می دهد که امپریالیسم رسانه ای دنبال هویت زدایی از کشورهای غیر غربی و به ویژه اسلامی و تبلیغ و ترویج فرهنگ منحط غربی است. حجم انبوه و روزافزون این شبکه ها باعث رویگردانی مخاطبین از فرهنگ خودی و دل بستن به آموزه های بیگانه می شود. جالب است بدانیم که رژیم صهیونیستی با دو ماهواره رسمی 2وAmos 1، 214 شبکه شبانه روزی راه اندازی کرده و بدیهی است مهمترین هدف آن مبارزه با جهان اسلام و ارزش های اسلامی است.
در حوزه مسایل سیاسی در کنار هزاران شبکه ماهواره ای، 32 شبکه فارسی زبان سیاسی، ضد فرهنگی، تجزیه طلب و برانداز، قوم گرا، ضد دینی، فیلم و موسیقی فعالیت می کنند که هدف مشترک همه اینها القاء ارزش های ضد اسلامی و ضد اسلامی به فرهنگ ایرانی و دستکاری در افکار عمومی ملت ایران است.
شبکه های فارسی زبان در راستای جذب مخاطب ضمن پخش برنامه های ناسیونالیستی افراطی به ایجاد شکاف های قومی، ملی و دینی می زنند تا اقتدار ملی کشور را تضعیف و آن را در شرایطی از التهاب و اضطرار نگه دارند.
در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شبکه های ماهواره ای با استفاده از انواع تاکتیک های خبر رسانی سعی در تاثیرگذاری در تصمیم ملت ایران داشتند. در این میان نقش برخی شبکه های از جمله B.B.C Persian ، VOA ، CNN بارز تر بود. این شبکه ها که با CIA و MI6 ارتباط ارگانیک دارند با دستیازی به انواع تاکتیک های جنگ نرم در صدد القای وجود دروغ بزرگ تقلب در انتخابات و به تبع آن مشروعیت زدایی از نظام جمهوری اسلامی ایران بودند.
در کنار شبکه های فوق، کانالهای فارسی زبانی چون تلویزیون رنگارنگ، ملی، پارس، آپادانا، ایرانیان، کانال یک، آزادی، تپش، ایران، جام جم بین المللی، امید ایران، IPN و... که اغلب به گروهگ ها ضد انقلابی سلطنت طلب، کمونیست ها و... منتسب هستند به شایعه پراکنی علیه نظام اسلامی می پردازند.
جالب توجه است بدانیم که طی چند ماه اخیر رابرت مرداک، غول رسانه ای غرب صهیونیست مقیم استرالیا که مجموعه رسانه ای نیوز کورپوریشن News Corporation را در اختیار دارد که بیش از 60 شبکه تلویزیونی به 130 زبان دنیا، دهها نشریه و خبرگزاری را تحت پوشش دارد شبکه فارسی زبان FARSI1 (فارسی وان) را با همکاری یک گروه افغانی بنام موبی(خانواده محسنی) راه اندازی کرده است. این شبکه که در قالب پخش سریال ها و فیلم های سینمایی با دوبله فارسی فعالیت می کند، دنبال تحقق اهداف صهیونیستی و ضد اسلامی و ایرانی بنیانگذارانش است.
قابل ذکر است که مرداک با درآمد سالانه 28 میلیارد دلار از فعالیت های رسانه ای به «سلطان شیطان رسانه ها» معروف شده است.
بازی های ریانه ای
در اوایل دهه 60 میلادی رایانه وسیله ای «خاص» بود که در اختیار همگان نبود. «راسل» از دانشجویان دانشگاه MIT نخستین بازی رایانه ای را به نام «اسپیس واد» که همان داستان «جنگ سفینه ها» بود که بازیگر بایستی طرف مقابل را نابود می کرد. بعد از آن شرکت «آتاری» در سال 1973 بازی «پونگ» را ساخت که یک بازی ساده متشکل از تعدادی مستطیل سیاه و سفید بود که چندان خلاقیتی در آن وجود نداشت. بدین ترتیب بازی های رایانه ای قدم به قدم توسعه یافت تا جایی که در سال 2005 فروش بازی های رایانه ای همردیف فروش فیلم های هالیوودی شد و این روند البته سیر صعودی دارد. آمارها نشان می دهد که روند تولید بازی های رایانه ای به 4-3 هزار نسخه در سال می رسد و با شتاب زیاد در جامعه جهانی در حال گسترش است و دهها میلیون نفر در سراسر جهان، بخشی از اوقات فراغت خود را با بازی های رایانه ای پر می کنند.
از اواخر دهه شصت بازی های رایانه ای در انواع و اقسام آن وارد کشور ما شد و در حال حاضر یکی از سرگرمی های مهم جامعه جوان، نوجوان (و حتی کودکان) کشور ما را تشکیل می دهد و درکنار «کافی نت» ها، «گیم نت» ها نیز شروع به فعالیت نمودند.
در بازی های رایانه ای که ذهن بازیگر «عریان» شده و شرایط برای تحقق «شرطی سازی» مهیا گشته. فضا برای ذهنیت سازی بازیگر ذیل دوگانه عشق-نفرت ایجاد می شود. بدین ترتیب که بازیگر در محیطی مجازی دنبال پیروزی است و این پیروزی بایستی با عبور از مراحلی و اغلب با کشتن و شکست دشمن فرضی بدست آید. بنابراین اگر این مواضع و یا دشمن فرضی آمیخته به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی آن جامعه باشد، بازیگر در اثر تداوم و استمرار بازی، نسبت به آن گزاره ها، به صورتی تدریجی حالتی «ضد» می گیرد و یا «بی تفاوت» شده و به تعبیری «قدسی زدایی» صورت پذیرفته و گزاره های مورد نظر طراح بازی را به جای گزاره های هنجاری خویش می پذیرد.
به عنوان مثال در بازی«یا مهدی» بازیگر که خود را در یک اسکله مستقر در خلیج فارس می یابد با کسانی مواجه می شود که پرچم های حاوی شعارهای اسلامی بر دوش دارند و شعارهای «الله اکبر» و «یامهدی» سر می دهند و بازیگر با اسلحه ای که آدم های غربی بر روی آن منقوش است، اینها را از بین می برد. این گیم که قطعاً ساخته کمپانی های صهیونیستی است به دنبال «قدسی زدایی» از مفاهیم شعارهای اسلامی و انقلابی است و در ذهن بازیگر مسلمان در اثر تداوم بازی، حرمت شکنی و قبح اهانت به شعارهای اسلامی کمرنگ شده و حالت بی تفاوتی پیدا می کند.
مثالی دیگر از این بازی های رایانه ای، بازی «سام ماجرا در پرسپولیس» است. پرسپولیس نماد شهر ایرانی است. بازیگر نقش سام استون -برگرفته از عموسام نماد آمریکا- با اهریمنانی مبارزه می کند که این ها در مساجد پناه گرفته اند و به عملیات های کامیکازه -عملیات های اسشهادی- دست می زنند. سام با این ها مبارزه کرده و بعد از کشتن آنها و خراب کردن مساجد به مرحله آخر رسیده که «صلح» و «آرامش» است و در این مرحله وارد «کلیسا» می شود.
طراح این بازی در صدد است که در ذهن بازیگر القاء کند که ایران(پرسپولیس) مرکز هدایت عملیات های استشهادی علیه غرب است و آنها (آمریکا) در نبردی سخت ایران و اسلام را شکست داده و همگان را وارد دنیای صلح و آرامش کلیسایی (نماد غرب) می کنند.
این دو نمونه مشتی از خروار از بازی های رایانه ای است که دنیای غرب جهت استحاله ارزش های اسلامی (ایرانی) تولید کرده و متاسفانه در بی غفلتی توجیه ناپذیر نهادهای فرهنگی کشور در حال نبرد نرم با آموزه های دینی ماست و به ابزاری مهم در جنگ نرم در دست دشمنان ما تبدیل شده است.
شبکه های اجتماعی
شبکه های اجتماعی بخشی از رسانههای اجتماعی است. شبکههای اجتماعی، وبلاگها، ویکیها، پادکستها، فرومها، کامیونیتیهای (اجتماعات) محتوایی و میکروبلاگها، هفت نوع رسانه اجتماعی محسوب میشوند. علاوه بر اینها، برخی سایتهای دنیای مجازی از قبیل سکندلایف (Second Life) را هم، گونه دیگری از این نوع رسانهها میدانند که در سالهای آینده گسترش بیشتری خواهند داشت.
شبکههای اجتماعی (Social Networks) به اعضایشان اجازه ساخت صفحات شخصی و برقراری ارتباط و شبکهسازی با دوستان آنلاین را میدهند. وبلاگها که شناختهشدهترین نوع رسانههای اجتماعی محسوب میشوند، ژورنالهای آنلاینی هستند که با محتواهای جدید کاربران بهروز میشوند. ویکیها (Wikis) سایتهایی هستند که به کاربران اجازه اضافه کردن و ویرایش محتوا را میدهند و محتوای تولید شدهشان حاصل مشارکت اعضاست. پادکستها (Podcasts) فایلهای صوتی و تصویری هستند که با قابلیت مشترک شدن، در اینترنت قرار داده شدهاند. فرومها (Forums) که از دوران پیش از تولد مفهوم رسانههای اجتماعی فعالیت میکردند، فضایی برای طرح بحث در موضوعات مختلف محسوب میشوند.
کامیونیتیهای محتوایی (Content Communities) امکان مدیریت و به اشتراکگذاری نوع خاصی از محتوا از قبیل عکس، فایلهای ویدیویی، متن یا لینک را فراهم میکنند. میکروبلاگها که تلفیقی از شبکههای اجتماعی و وبلاگهای کوچک هستند، با محتواهای کوتاه کاربران بهروز میشوند.
منظور از شبکه اجتماعی، محدوده وسیعی از سرویسها و شیوههای انتشار سریع اطلاعات است. سرویسهای این شبکهها معمولا در فضاهای اجتماعی مبتنی بر اینترنت و موبایل مطرح هستند که به منظور تسهیل ارتباطات، همکاریها و اشتراک اطلاعات بهکار میروند.
این سرویسها به کاربرانشان امکاناتی از قبیل مدیریت، ایجاد و نمایش روابط اجتماعی مجازی را میدهند. سرویسهایی که اغلب و نه همیشه، موارد شخصی و خصوصی افراد را شامل میشوند. این سرویسها همچنین ممکن است محتوی وقایع روز، وقایع شرکتها و رویدادهای سیاسی باشند. آنها به شما اجازه میدهند تا دوستانتان را نیز به این شبکه وارد کنید و با آنها در ارتباط باشید.
سرویسهای شبکه اجتماعی از در معرض عموم گذاشتن مجموعه اطلاعات و ارتباطات پشتیبانی میکنند؛ هر چند ممکن است این سرویسها محدودیتهای خاص امنیتی اعمال کنند یا اینکه مقابل ارتباطات بسیار گسترده محدودیت ایجاد کنند. امکانات «اجازه دسترسی» یکی از خصوصیات اصلی بسیاری از آنهاست. این سرویسها به اعضا اجازه میدهد تا تعیین کنند چه کسانی میتوانند به پروفایل، اطلاعات، ارتباطات و فضاهایشان دسترسی داشته باشند. فیسبوک، تویتر، لینکدین و مایاسپیس از معروفترین و پرکاربرترینها محسوب میشوند. این کار با تعیین درجه دسترسی افراد مختلف صورت میگیرد.
عمر زیادی از شبکههای اجتماعی نمیگذرد. ابتدا سایتی به نام «ارکات» بهوجود آمد و این موضوع جا افتاد که میشود یک پروفایل برای خود درست و سپس دوستان را به فهرست اضافه کرد. طبیعتا مثل هر پدیده و سایت جدید دیگری، هرکس به نوعی از آن استفاده میکرد که اکثریت صرفا بهخاطر ارضای حس کنجکاوی، وقت تلف کردن، دیدن عکسهای خصوصی دیگران که توسط خود صاحبانش منتشر شده بود و گذاشتن پیغام، در آن گردش میکردند.
فیسبوک
جنگ بین شبکههای اجتماعی با ورود فیسبوک (Facebook) سمت و سویی دیگر گرفت. فیسبوک، سایتی اجتماعی است که توسط سازنده جوان خود، مارک زاکربرگ، در چهارم فوریه 2004 راهاندازی شد. زاکربرگ متولد 1984 در نیویورک آمریکاست. شعبه مرکزی فیسبوک در کالیفرنیا قرار دارد و از قوانین دولت پیروی میکند. این سایت اکنون از نظر تعداد عضو و از نظر کارشناسان، در زمینه سایتهای اجتماعی، برتر از مای اسپیس و امثال آن است و در زمینه کاری خود، سایت شماره یک جهان محسوب میشود. بخشی از موفقیت فیسبوک بهخاطر امکانی است که در اختیار کاربران قرار داده و آنها میتوانند در استفاده و توسعه اپلیکیشنها مشارکت داشته باشند.
مای اسپیس
مای اسپیس، غول شبکههای اجتماعی آمریکایی با دادن سرویسها و خدمات بیشتر مانند ترغیب به استفاده از موزیک، رادیو اینترنتی، پادکست، آپلود عکس و... باعث شد شمار بیشتری بهسمت شبکههای اجتماعی بیایند. در واقع، یک کانال ارتباطی قوی با دیگران ایجاد کنند. در این بین، سایتهای دیگری پیدا شدند که سعی کردند روی یک بازار یا مخاطب خاص تمرکز کنند و سرویسهای مورد نیاز آنها را فراهم بیاورند؛ مهمترین آنها سایت linkedin است که یک شبکه برای ایجاد پروفایل تخصصی زندگی شغلی است.
عضویت در مای اسپیس (MySpace) امکانات گستردهای را در اختیار کاربران قرار میدهد. بهعنوان نمونه، سرویس موسیقی مای اسپیس از بخشهای پرطرفدار آن محسوب میشود که تعداد زیادی موسیقیدان و گروه موسیقی در آن عضو هستند و کاربران از آن استفاده میکنند. کاربران مای اسپیس جوان هستند و تعداد کمتری کاربر در این سایت نسبت به گذشته فعالیت میکند. کاربرانی که هنوز در این شبکه فعالیت میکنند، گفتهاند استفاده آنها نسبت به شش ماه گذشته، کاهش داشته است.
کاربران این سایت بیشتر به سرگرمی اشتیاق نشان میدهند. سرگرم ساختن دوستان، شوخی، کمدی و بازیهای ویدیویی از علاقهمندیهای اصلی آنهاست. میانگین درآمد مای اسپیسیها کمترین مقدار میان سایتهای مشابه و 44 هزار دلار است. کاربران مای اسپیس سیاهپوست (۹ درصد)، دارای ریشه اسپانیولی (هفت درصد)، مجرد (شصت درصد) و دانشآموز (بیستوسه درصد) هستند و در این زمینهها، آمار بیشتری از سایرین دارند.
لینکدین
لینکدین (LinkedIn) به کاربرانش در مدیریت و برقراری ارتباطات آنلاین حرفهای و تجاری کمک میکند. عجیب نیست که لینکدین شبکه کاربران تجاری است و بیشترین میانگین درآمد اعضا را دارد. میانگین درآمد لینکدینیها ۸۹ هزار دلار است. همانطور که اهداف این شبکه مشخص کرده، اعضا بیشتر برای تجارت و اهداف کاری به این سایت میپیوندند. آنها برای حفظ تماس با شبکههای تجاری، جستوجوی شغل، استخدام و توسعه تجاری، عضو میشوند. آنها به اخبار، اطلاعات مشاغل، ورزش و سیاست، علاقهمندی بیشتری نشان میدهند.
کاربران لینکدین بیشتر از سایر شبکهها، صاحبان ابزارهای الکترونیکی هستند. آنها بهطور خاص به دوربینهای دیجیتالی، دی.وی.آرها و تلویزیونهای اچ.دی علاقه بیشتری دارند. علاقه به قمار و سریالهای آبکی از دیگر علاقهمندیهای کاربران لینکدین محسوب میشود
تویتر
جک دورسی (Jack Dorsey)، اسحاق استون (Isaac Stone) و اوان ویلیامز (Evan Williams)، در سال 2006 میلادی اقدام به راهاندازی تویتر کردند. این ابزار به شما امکان میدهد متنی را (حداکثر صدوچهل کارکتر) بهصورت هم زمان برای هزاران نفر ارسال کنید. استفاده از تویتر آسان و مانند بسیاری دیگر از شبکههای اجتماعی در اینترنت است. بعد از اینکه در آن عضو شدید، میتوانید فعالیتهای دیگر اعضا را پیگیری کنید و آنها هم شما را دنبال خواهند کرد و مطالبتان را خواهند خواند. این روند بسیار ساده است.
به نوشتن و ارسال مطلب، «تویت» کردن گفته میشود. پس از تویت کردن، بهراحتی بهوسیله تویتر مطلبتان را در اختیار دیگران قرار میدهید. حضور شما در تویتر لزوما به این معنی نیست که تویتهای شما در اختیار همگان قرار خواهد گرفت. تویتر سال 2008 میلادی بهعنوان یک بخش مهم از تبلیغات انتخاباتی اوباما در کنار سیانان و فیسبوک قرار گرفت و نقش اساسی در استفاده از رأی خاموش در به قدرت رساندن او داشت.
تویتریها در بین کاربران سایتها با شانزده درصد، بیشترین تعداد شاغلان پارهوقت را به خود اختصاص دادهاند و میانگین درآمد آنها ۵۸ هزار دلار است. کاربران تویتر بهطور خاص به اخبار، رستورانها، ورزش، سیاست، امور مالی شخصی و مذهب علاقهمند هستند. آنها به فرهنگ مردمپسند و محصولات آن از جمله موسیقی و تلویزیون علاقه نشان میدهند و بیشتر از کاربران سایر سایتها اهل خواندن بهحساب میآیند.
بهطور میانگین، پیامهای هر کاربر تویتر را بیستوهشت نفر دنبال میکنند و هر تویتری پیامهای سیودو نفر را دنبال میکند. البته کاربران تویتر چندان به این شبکه اجتماعی وفادار نیستند و چهلوسه درصدشان گفتهاند میتوانند بدون تویتر زندگی کنند.
ببو (Bebo) هم از دیگر شبکههای اجتماعی محبوب فضای مجازی است که در بین نوجوانان طرفداران بیشتری دارد و بیشتر محبوب دانشآموزان و دانشجویان است.
اشتراکها و تفاوتها
ویژگیهای و علاقهمندیهای متفاوتی در کاربران شبکههای اجتماعی دیده میشود که نشاندهنده شکلگیری اجتماعات آنلاین متفاوت است. تفاوتهایی که شبکه اجتماعی در اهداف اولیهشان تعریف کردهاند و امکانات متفاوتی که در اختیار کاربران قرار میدهند، باعث شده افرادی با ویژگیهای متفاوت به عضویت آنها درآیند. البته بین استفاده از این سایتها، همپوشانی هم دیده میشود و اغلب کاربران، عضو بیشتر از یکی هستند.بیشترین اشتراک بین کاربران تویتر و فیسبوک وجود دارد. نودویک درصد کاربران مورد پرسش، عضو هر دو هستند. پس از آن، کاربران مشترک لینکدین و فیسبوک در رده دوم قرار میگیرند. کمترین مقدار اشتراک را هم کاربران مایاسپیس و لینکدین دارند که تنها شش درصد پاسخگویان همزمان عضو هر دو بودهاند. با وجود این اشتراکها، تفاوتهای استفاده از این شبکههای اجتماعی بیشتر جالب توجه است. مثلا لینکدین که شبکه اجتماعی با محوریت مسایل تجاری و کاری تعریف شده، در بین کاربرانش هم، چنین علایق و گرایشهایی دیده میشود.
وضعیت سایت مای اسپیس هم بدینگونه است. همانطور که امکانات سرگرمکننده بیشتری ارایه میکند و تلاش زیادی برای جذب کاربران جوان و نوجوان انجام داده، توانسته در این زمینه موفق شود و گرایش کاربران آن نیز حول موضوعات سرگرمکننده است. فیسبوک هم که مدتی است گوی سبقت را از رقبا ربوده و پرجمیعتترین شبکه اجتماعی دنیا شده، مطابق تعریفش حالتی عمومی پیدا کرده و همه نوع کاربر در آن دیده میشود. به همین سبب است که فیسبوک بیشترین تعداد اشتراک را با کاربران سایر شبکههای اجتماعی دارد.
شبکه اجتماعی در ایران
شبکههای اجتماعی در میان بخشی از کاربران ایرانی اینترنت هوادار دارند. این موضوع در چند سال و بهخصوص در ماه گذشته به اوج خود رسید. انتخابات ریاستجمهوری دهم باعث شد شبکههای اجتماعی محل مناسبی برای بحث در اینباره باشند؛ بحثهایی که البته خیلی از آنها با ناآرامیها و اغتشاشات در ارتباط مستقیم بود. در این میان، فیسبوک بیش از سایرین مورد توجه قرار گرفت. طبق آمار غیر رسمی ارایه شده، حدود 150 هزار نفر در ایران عضو فیسبوک هستند. استفاده از فنآوریهای مدرن به این دلیل است که آنها این ظرفیت را دارند که پیامها را به اشکال مختلف از طریق بلوتوث، ایمیل و پیامهای متنی تکثیر کنند و از این طریق هواداران بیشتری به فیسبوک دعوت شوند.
فناوری بلوتوث به شکل گستردهای برای ارسال فیلمهای سخنرانی و اسلایدهای عکس استفاده میشود. هواداران یکی از نامزدها حدود بیست صفحه در فیسبوک باز کرده بودند که نزدیک به 10 هزار نفر در آن عضو بودند. یکی از صفحاتی که در فیسبوک باز شده با عنوان «شرط میبندم که میتوانم یک میلیون نفر مخالف... را پیدا کنم»، بیش از 60 هزار عضو جذب کرده بود. فیسبوک در روز انتخابات در صفحه اصلی، یک نظرسنجی قرار داد با این مضمون که آیا رأی دادید و با کلیک کردن روی گزینه مورد نظر، یک عدد به کانتر اضافه میشد، چیزی در حدود ۱۵ هزار نفر در این نظرسنجی شرکت کرده بودند.
یکی از ابزارهای اطلاعرسانی بهخصوص در روزهای آشوب، گروهها و صفحههایی بود که تحت نام فعالان سیاسی درست شده بود. چنین گروههایی نقش مهمی در ایجاد شایعات داشتند و انجام تجمعات بدون مجوز نیز در آنها بهطور مرتب اطلاعرسانی میشد. حتی در برخی کانالهای ماهوارهای، به اخبار منتشر شده در صفحه یکی از نامزدها در فیسبوک استناد میشد.
عملکرد تویتر بهصورت یک وبلاگ خلاصه و شبیه به پیامکهای اساماس بود و در انتخابات بهصورت جدی به تشویق مردم برای حضور در تجمعات مبادرت میکرد. بدین ترتیب، تویتر نقش بیسیم و شبکه ارتباطی نیروهای اپوزیسیون را بازی میکرد؛ بهطوری که کنار حرکت این سایتها، شاهد فشار دولت آمریکا بر این شبکه بودیم که حتی تعمیرات خود را انجام ندهد تا اینکه ارتباطش با مخاطبان و مخالفان قطع نشود. این علمیات با همکاری و سرمایهگذاری کشورهای غربی همراه بود. آنها با ایجاد و ارسال نرمافزارهای فیلترشکن مانند Psiphon که محصول دانشگاه تورنتو کاناداست، دیشهای ارسال و دریافت ماهوارهای، دوربینهای قلمی و مواردی دیگر دست به حمایت زدند.
دیگر سایتهای مربوط به شبکه اجتماعی نیز کم و بیش همین رویکرد را داشتند؛ حتی برخی شعارهایی که پس از انتخابات در کیوسکهای تلفن و دیوارهای شهر دیده میشود، در این سایتها نوشته شده بود
منبع:http://www.m-ghorbani.blogfa.com/post-93.aspx